کد مطلب:36195 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:112
«وادار كن نفس خویش را نسبت به دوست و رفیقت، بهنگام بریدن او بر پیوند و نزد او اعراض و رو گردانی او بر لطف و مهربانی و نزدیك شدن و در نزد جمود و امساك و بخل او بر بذل و عطا و بخشش و بهنگام دوری جستن و فاصله گرفته او بر نزدیك شدن، و بوقت شدت و درشتی و سختی او بر نرمی و بر عذر، بهنگام جرم او، یعنی چون جرمی كند او را معذور بدار»![1]. چنانكه ملاحظه می شود در بدو این قسمت می فرماید نفس خود را وادار كن بر این امور. و چه بسا كه تعبیر مزبور اشاره بدین مطلب باشد كه این كارها بر خلاف مقتضای نفس انتقام كش آدمی است ولی تو خود را بساز و وادار كن كه آن چنان كه من می گویم باشد. و راستی كه این رهنمودها عالیترین عامل استحكام روابط دوستی و پیوند محبت میان مردم می باشد و بالاتر جمله ی بعد است. [صفحه 221]
(احمل نفسك من اخیك عند صرمه علی الصله و عند صدوده علی اللطف و المقاربه و عند جموده علی البذل و عند تباعده الدنو و عند شدته علی اللین و عند جرمه علی العذر)
صفحه 221.
خدایا بر محمد و خاندان او درود فرست و توفیقم ده كه خیر خواهی آنكس كنم كه بد خوای من كرد و به آشتی تلافی كنم آن را كه از من برید و به بخشش پاداش دهم آنكه مرا نومید كرد و بپیوندم رشته الفت آن را كه از من بگسست و به نیكی یا كنم آن را كه غیبت من كرد و اینكه خوبی را سپاسگذاری كنم و از بدی چشم پوشی نمایم.